زندگي رسم خويشاوندي است
زندگي بال و پري دارد با وسعت مرگ
پرسشي دارد اندازه ي عشق
زندگي چيزي نيست که لب طاقچه ي عادت از ياد من و تو برود
زندگي حس غريبي است که يک مرغ مهاجر دارد
زندگي سوت قطاري است که در خواب پلي مي پيچد
زندگي مجذور آيينه است
زندگي گل به توان ابديت
زندگي ضرب زمين در ضربان دل ماست
زندگي هندسه ي ساده و يکسان نفسهاست